۲۲۳۸

۱_ ولی بیاین یه اعترافی کنم.

اینجا خونه ی قدیمی منه. هر چی اینجا راحت غر میزنم، تو کانالم نمیتونم. اونجا زندگی خیلی گل و بلبله! :)))

ولی خب، همزمان اونجا نوشتن خیلی راحت تر و دم دست تره و منم بدعادت شدم.

۲_ این روزها به شکل وحشتناکی، علایم افسردگی رو دارم.

خسته ام، با سطح بسیار پایینی از انرژی، همراه با حس پوچی.

زندگی برام بشددت بی معنا شده.

جوری حالم به هم ریخته ست که دیروز حین صحبت با سعید دیگه نتونستم مقاومت کنم و به گریه افتادم.

نمیدونم هم تاثیر حال و هوای روزهای کوتاه و کم نور پاییز و زمستانه. یا واقعا روی لب مرزم.

۳_ تولد پسر هم برگزار شد.

توی پیش دبستانی براش تولد گرفتم.

معتقدم که تولد مال بچه هاست و به اونا خیلی خوش میگذره. انصافا هم با حضور همکلاسی های پایه ش و خوشحالی و بالا و پریدن شون، تولد پرشوری شد :)

بعدم اومدیم خونه و یه تولد هم با سعید گرفتیم. کادوهاش رو هم بهش دادیم.

آخر هفته هم رفت خونه ی مادرشوهر اینا و بادکنک ها و تزئینات تولدش رو هم برد که با اونا هم تولد بگیره. نگم هم که باز واسه کادو دادن به بچه گند زدن :|||||||||

۴_ همچنان از مربی شون ناراضی ام!

هر چی مربی پارسال شون خوب بود، امسال برعکسه.

ماجرای جدیدی هم داریم باهاش. گویا بعنوان تنبیه به بچه ها میگه برن وایسن کنار دیوار!!!! :||||||

و منم واقعا موندم چه واکنشی داشته باشم.

خب چند بار برم اعتراض کنم؟ از یه جایی به بعد دیگه میگن مشکل از خود مامانه ست که همیشه معترضه :|||

خلاصه دوست دارم امسال زودتر بگذره با این معلم.

پ.ن: یه بار پست رو کامل نوشتم ولی ارور داد و ارسال نشد! :||

امیدوارم این بار اذیتم نکنه دیگه.

نظرات 5 + ارسال نظر
Lily چهارشنبه 6 دی‌ماه سال 1402 ساعت 06:56 ق.ظ

امیدوارم خدا شادی رو به زندگیتون بیاره و خاطره افسردگی و تاریکی از ذهنتون پاک بشه

ممنونم

پت چهارشنبه 6 دی‌ماه سال 1402 ساعت 01:11 ب.ظ

سلام
اگر فکر می‌کنید نور کم میخورید، ویتامین دی رو با در نظر داشتن جواب آزمایش‌هاتون میتونید امتحان کنید

سلام
خیلی ممنونم ازت.
نه، نور کم نیست. آخرین آزمایشی که دادم هم ویتامین دی خیلی پایین بود و دارم استفاده میکنم قرصش رو

محیا چهارشنبه 6 دی‌ماه سال 1402 ساعت 08:29 ب.ظ

تنبیه این چنینی خیلی تو ذهن بچه ها بد میشینه اعتراص به جایی هست اگر من بودم بچه امو میبردم جای دیگه البته این تنبیه ها بیشتر پیش دبستان های جدا از مدرسه اتفاق می افته که مربی ها معمولا دیپلم هستند. حتما در موردسطح تحصیلاوت مربی ها تحقیق بشه و برخوردها از اولیای سال قبل پرسش بشه

ببین خیلی رو اعصاب خودمم هست این مساله و هر چی فکر میکنم چیزی نیست که بخوام کوتاه بیام.
قطعا این هفته میرم صحبت میکنم.
امکان جابجایی نیست. آرش خیلی سخت ارتباط میگیره و میدونم جابجایی بیشتر از اینکه به نفعش باشه، به ضررش میشه.
متاسفانه مربی شون امسال جدید اومده. من یه مربی دیگه شون مد نظرم بود که اولیای سال قبل هم راضی بودن ازش. ولی در نهایت اوشون رفت و ایشون اومدن.

یک عدد مامان جمعه 8 دی‌ماه سال 1402 ساعت 09:01 ق.ظ http://Kidcanser.Blogsky.com

بنطرم برو و اعتراص کن و بگو این روش تربیتی رو نمی پسندی
خب وقتی روش تربیتی شون کاملن متفاوت با تو هست معلومه که همیشه معترص میشی و این باید متوجه بشن

این هفته حتما میرم.
خیلی رو اعصابمه مربی امسال شون

بهار شنبه 9 دی‌ماه سال 1402 ساعت 12:34 ق.ظ

سلام عزیزم،شما چرا نرفتی خونه ی مادر شوهر؟ناراحت نمیشن؟

سلام.
احتمالا ناراحت میشن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد